دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)
دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)

نوزاد بر پیکر مادرش

چه شد! چرا؟! چرا اینگونه شد؟


چرا نوزاد تو گرسنه شد


چه شد، چرا تشنه شد


کو کجاست مادری که کشته شد


چه شد چرا اینگونه شد


آه، ای خدا، چرا مادر او کشته شد؟


کی شیر دهد نوزادش را


پاره ی تن، طفش نازش را


آه، خدا دلم پاره شد


وقتی دیدم مادری بیگناه آواره شد


نوزاد، خود را کشاند سر بالین خونین مادرش


سینه اش را یافت، مکید شیر نداشته اش


گاه ناله میزد پاسخ نبود دوباره می مکید


گاه مرگ را میدید اما باز می مکید


اشک می ریخت با آب خشکیده ی بدنش


ناله میزد با صدای گرفته ی گلویش


آه ای خدا سینه ام گداخته شد


از تصویر نوزادی که بی دلیل کشته شد


دیشب در آغوش مادرش بود


در آغوش فرشته ی زمینی اش


مادر برایش لالایی می خواند


لالایی شیرین بود برای خواب کودکش


نمی دانست فردا چه خواهد شد


به کدامین گنه کشته خواهد شد


اینک به خاک و خون کشیده اند


مادر و نوزاد یگانه اش


من تاب و توان دیدنم نیست


چه خواهی کرد با کشندگان پیکرش


خدایا کاری کن، کاری که کاری کند


این ظلم و جنایت آشکار را تمام کند

و بــــــــــــــــــــــــــــــســـــــــــــــــــــــا یـــــــــــــت دکلمه ها

دکلمه ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 4.68 MB     فرمت: MP3  




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جهت مشاهده و دریافت متن شعر در قالب عکس با سایز بزرگ بر روی تصویر زیر کلیک کنید.


دلگیر


منو خیلی گم کردی لای خودخواهیات

انگار اون من نبودم که می موندم باهات


تو منو گذاشتی رفتی مثل یک غنچه ی تنها

همه خندیدند به حالم به حال عاشق تنها


حالا من تو کنجی از غم، تک و تنهایی نشستم

تو بیا منو رها کن که همیشه من شکستم


من غروری که ندارم اونو پای تو شکستم

تو بیا ،تو بیا، من به پای تو نشستم


اگه تو یه روز بیایی حرفی از ظلمت نگویم

با اینکه ظلم کردی رفتی همیشه از عشق بگویم


تو ندیدی، نچشیدی، عشقی که من در تو دیدم

تو مرا هرگز ندیدی من درونت را می دیدم


ولی از سینه ی پاکت نور عاشقی می تابید

وقتی که نورت را دیدم، دیدم که به من می تابید


من و تو عاشق شدیم و روزگار اول قشنگ بود

ولی جنس هم نبودیم شاید این دلیل غم بود


همیشه فرار می کردم من از حس و حال امروز

که تو از من دور باشی من بسوزم هر روز

دکلمه ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 3 MB     فرمت: MP3