دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)
دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)

احادیث حضرت داوود

احادیث حضرت داوود علیه السلام 

 قالَ داوُودُ [لِسُلَیمانَ علیهماالسلام]: یا بُنَىَّ إیّاکَ وَ کَثرَةَ الضِّحْکِ؛ فـَإنَّ کَـثرَةَ الضِّـحْکِ تَترُکُ العَبدَ حَقیراً [فقیراً ]یَومَ القِیامَةِ. 

حضرت داوود علیه ‏السلام به فرزندش سلیمان علیه ‏السلام فرمود: فرزندم از زیاد خندیدن بپرهیز ؛ چـرا کـه خنـده بسـیار، بنده را در روز قیامت خوار و بى‏مقدار مى‏کند.



 لَمّا مَرَّ داوُودُ علیه ‏السلام بِإسکافٍ قالَ: یـا هذا إعـمَل وَ کـُلْ، فَإنَّ اللّه‏َ یُحِبُّ مَنْ یَعمَلُ وَیَأکُلُ وَ لا یُحِبُّ مَنْ یَأکُلُ وَ لا یَعمَلُ. 

حضرت داوود علیه ‏السلام هنگامى که بر کفاشى گذشت، فرمود: اى فــلانى!...کار کـن و بخـور ؛ زیرا خداوند کسى را که کار کند و بخورد دوست دارد و کسى را که مى‏خورد اما کار نمى‏کند، دوست ندارد.



 قالَ داوُودُ [لِسُلَیمانَ علیهماالسلام]: یا بُنَىَّ!... عَلَیکَ بِطُولِ‏الصَّمْتِ إلاّ مِنْ خَیرٍ؛ فَإنَّ النَّدامَةَ عَلى طُولِ الصَّمْتِ مَرَّةً واحِدَةً خَیرٌ مِنَ النَّدامَةِ عَلى کَثرَةِ الکَلامِ مَرّاتٍ. یا بُنَىَّ، لَوْ أنَّ الکَلامَ کانَ مِنْ فِضَّةٍ یَنبَغى لِلصَّمْتِ أنْ یَکُونَ مِنْ ذَهَبٍ. 

حضرت داوود علیه ‏السلام به فرزندش سلیمان علیه ‏السلام فرمود: فرزندم بر تو باد به سکوت و دم فرو بستن مگر از بیان خوبى؛ زیرا یک بار پشیمانى بر خاموشى طولانى بهتر است از بارها پشیمانى بر پرگویى؛ پسرم! اگر سخن از نقره باشد، سزاوار است که سکوت از طلا باشد.



 عَن داوُود علیه ‏السلام کانَ یَقُولُ: أللّهُمَّ لا مَرَضٌ یُضنینی، وَ لا صِحَّةٌ تُنسینی، وَ لکِنْ بـَینَ ذلِکَ. 

حضرت داوود علیه ‏السلام به خداوند عرض مى‏کرد: پـروردگارا! نـه بیـماریى مـرا ده کـه بسـترى‏ام کـند و نه تندرستیى که مرا به فراموشى از یاد تو بکشاند، بـلکه چـیزى میـان این دو نصیـبم کـن.



 رُوِىَ أنَّ داوُدَ علیه ‏السلام خَرَجَ مُصحِراً مُنفَرِداً، فَأوحَى‏اللّه‏ُ جل جلاله إلَیهِ: یا داوُدُ، مالى أراکَ وَحدانِیّاً؟ فَقالَ علیه ‏السلام: إلهى إشتَدَّ الشَّوقُ مِنّى إلى لِقائِکَ، وَ حالَ بَینى وَ بَینَ خَلقِکَ، فَأوحَى‏اللّه‏ُ جل جلاله إلَیهِ: إرجِعْ إلَیهِم، إنْ تَأتِنى بِعَبدٍ آبِقٍ اَثْبِتُکَ فِى‏اللَّوحِ حَمیداً. 

روایت شده است که حضرت داود علیه ‏السلام تنها به صحرا رفت ؛ پس خداوند به او وحى کرد: اى داود چه شده است که تو را تنها مى‏بینم؟ عرض کرد: معبودا! شوق دیدار تو در جانم شدت گرفته و میان من و خلق تو حائل شده است. خداوند به او وحى فرمود: به میان آنان برگرد؛ زیرا اگر تو یک بنده گریزپاى را همراه خود نزد من آورى، من نام تو را با صفت ستوده، در لوح ثبت مى‏کنم.