به دیدار شبانه و پرواز در آسمان
به رقص بشقاب های نورانی کهکشان
به نیمه تاریک ماه، پیرمرد آموزگار
به پرواز در خلع، احساس آزادی
به دو میهمان سرزده در سپیده دم
به گرفتن عضله هایم، دردهای دم به دم
به فضای توخالی ماده و علم بی معنا
به سکوت بربرهای وحشی در یغما
به شهرهای ویران در زیر آب
به شهرهای پنهان در روی ماه
به خواب ها و مردن ها و بردن های بسیار
به بیداری نیروانا، رعشه ی ستون فقرات
به فشار بین دو ابرو، چشم های بی انتها
به سبک بالی و پرواز در جهان بی منتها
به اشک های غربیانه ی سرشب
به بیداری ،نخوابیدن تا ته شب
به دشمنان آشنا در بدن های ماتریکسی
به شیوه های ذهن شویی فراتر از پیسی
به چشم انتظاری آخرین روز برای رفتن
به تمنای روح برای از بدن جستن
به یاد اشک های شبانه ام برای تو
به پاس عشق و وفاداریم از برای تو
در آن روز که من نیستم، تو خواهی بود
ای روح عشق، تو همیشه زنده خواهی بود
حجم: 4MB فرمت: MP3
پس از اولین بیداری
و تو چه دانی اولین بیداری چیست؟!
به خانه ام که بیدار خواهم شد به دنبال تو خواهم گشت
آه کجایی ای هم خانه ی بیداری
این آخرین مرگ من نبود؟! اگر بود پس تو کجایی؟
به خانه ام صدای آواز پری ها می آید
در خانه ام غم فزون می شود
هیچ نمی خواهم تو کجایی
تو را نیافتم، نیستی
تازه بیدار شده بودم، اما باز بازمی گردم به تنهایی
درون وان حمام پس از یک خواب طولانی دوباره می خوابم
این بار دستم نمی لرزد
به درود تا تو را خواهم یافت
می دانم درست نیست، راه من کمی عجیب است
به درود خدای من
------------------------------------------
کمی درباره ی داستان این شعر: عاشقی که در یک آزمایش از سوی خدا است، در انتظار دیدار عشقش توان تکرار روزها را نداشت و زندگی را به درود گفت،سپس دوباره پس از مدتی طولانی با همان حافظه و خاطرات قبلی در خانه اش زنده می شود وقتی می بیند هنوز هم به عشق خود نرسیده حتی پس از مرگش و هنوز آرزویش که دیدار عشقش است برآورده نشده قلب او تنگ می شود و دوباره زندگی را خاتمه می دهد.(این فقط یک داستان است)