بگو ای رفیق سازم
کمکی که شعر بسازم
بگو از دردی نهفته
تو دلای سرد و خفته
بگو از روز بهاری
چشای خیس قناری
بگو از مادر عاشق
از شکستن شقایق
بگو از دردی که سهمگین
شده تو دلای غمگین
بگو از پدر که روزی
شده محتاج یه روزی
بگو از افتادن برگ
منتظر برای یک مرگ
بگو از چراغ خاموش
از یه فریاد تا فراموش
بگو از مغزی که پوکید
یا همان کتاب که پوسید
بگو از خودت برادر
چه خبر از تو و خواهر
بگو از ترس و هراسی
از یه هوش و بی حواسی
بگو از مادر بگو باز
از یه شاهین از یه پرواز
بگو از دلت، گرفته؟
حتی آسمون گرفته
بگو از هوای سمی
از دلای سرد و سنگی
بگو از گله ی گوسفند
از نقابی پشت پوزبند
کش خبر داشتی نداری
حتی فهم یه قناری
با توام ای که نشسته
سر پرواز شکسته
---------------------3 بهمن ماه 1389
دانلود دکلمه با حجم 3.17 مگابایت
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
دانلود ویدئو کلیپ میکس شده شعر با دو کیفیت و حجم متفاوت
جهت دانلود ویدئو کلیپ روی یکی از دکمه های دانلود در پایین کلیک کنید
دانلود از لینک پرسرعت مدیافایر
Size: 11.02 MB | Type: WMV
.....................................................................................
Size: 4.37 MB | Type: WMV
سلام
چطوری؟
مرسی اومدی
تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
حمید مصدق
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک
لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
فروغ فرخزاد
[گل][گل][گل][گل]
[قلب][قلب][قلب][قلب]
سلام دوستای خوب و وفادارم
غمکده یاس با (اربعین حسیــــــــــــنی) منتظر حضور
گرم و قشنگ شماست
یاسی
سلام دوست عزیز
این شعرتم بسیار زیبا بود.احسنت
در نیمه راه بیست و چند سالگی آغازگر فصلی غریبه ام
فصل من فصلیست در کنار چهار فصل دیرینه....
با این شعر آپم و منتطر حضور گرم شما دوست عزیز.
اگر وبلاگ بنده رو هم قابل دونستید با کلیک روی تاپ بلاگر بهش امتیاز بدین ممنون[گل]
سلام دوستای خوب و وفادارم
غمکده یاس با (اربعین حسیــــــــــــنی) منتظر حضور
گرم و قشنگ شماست
یاسی
سلام مهدی جان
خیلی قشنگ بود
بازم مثل همیشه زیبا نوشتی
مرسی خبرم کردی
سلام خوبی؟
خیلی با احساس بود
مرسی از دعوتت
شاد باشی
عجب شعر قشنگی بود. آهنگ شعرت فوق العادست
راستی آپم...دوس داشتی سر بزن.
سلام...ویلاگ قشنگی دارین....
سلام آقا مهدی
خیلی شعر زیبایی سرودید
موفق باشید
واقعا فوق العاده بود شعر پرواز
من تازه با بلاگتون آشنا شدم خیلییییییییی شاعرانه ست
وبلاگ جالبیه شعر هاتون هم جالبتر موفق باشید
سلام دوستای مهربونم یاس تنها با (اربعین حسینی) به روز شد
منتظر حضور گرم و مهربونتون هستم
یاسی
به من خبر دهید اگر خداوند، گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهای شما مهر نهد، چه کسی جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!
به من خبر دهید اگر عذاب خدا بطور ناگهانی یا آشکارا به سراغ شما بیاید، آیا جز جمعیت ستمکار هلاک میشوند؟!
من نمیگویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، از غیب آگاه نیستم! و به شما نمیگویم من فرشتهام؛ تنها از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم.
آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمیاندیشید؟!
کارتونی درباره گزارش کردن جواد خیابانی..
http://abukoorosh.blogfa.com/