چرا غم شد چراغ خانه ی من***چرا کم شد صدای شادی من
مگر این دل هوای سنگ کرده***نمی دانم چرا دل را به بند کرده
چرا دستی به دستم بند نمی آید***چرا خون در دل من بند نمی آید
ولی خرسند از اینم که نفس دارم***برای دیدن تو دو چشم دارم
در این کلبه خرابه تکه نانیست***شبانه تا سحر فکر تو جاریست
به دنبال کدامین کوه نوری***جسارت نیست تو اما کور کوری
به دستان کدامین مرد گره زد***همان دستی که بر دستم گره زد
تو را تا به اینجا من کشاندم***از میان گرگ ها من رهاندم
گفتم برو از من به دور باش***دوستت ندارم سرو کوه باش
چو دانم که به همراهت نفس بود***به چشمانت نگاهی پر حوس بود
به رخت خود نیالایم حوس را***به رسم عشق نوشتم این دو خط را
برو با یار خود خوش باش غریبه***بدان عشق هم گاهی چون فریبه
دانلود دکلمه با حجم 1.89 مگابایت
""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""
دانلود ویدئو کلیپ میکس شده دکلمه
جالب بود
سلام جناب علیپور
آپ هستم و منتظر حضور گرم شما دوست عزیز.
سلام داش مهدی بی نظیر در زیبایی آرایه ی کلمات
آپم شاعر عزیز.
عنوان شعرت قشنگه ولی هر چی منتظر شدم صفحه شعر باز نشد
هوا کبود شد، این ابتدای باران است
دلا دوباره شب دلگشای باران است
نگاه تا خلاء وهم میکشاندمان
مرا به کوچه ببر، این صدای باران است
اگرچه سینه من شوره زار تنهایی است
ولی نگاه ترم آشنای باران است
دلم گرفته از این سقف های بی روزن
که عشق رهگذر کوچههای باران است
بیا دوباره نگیریم چتر فاصله را
که روی شانهی گل، جای پای باران است
نزول آب٬ حضور دوباره برگ است
دوام باغچه در هایهای باران است
خسته نباشد دوستی گرامی مثل همیشه با احساس و لطافت خوندی موفق باشید
سلام.
جالب بود شعرتون. شما خیلی خوب کلمات رو میبینید و ازشون استفاده میکنین.
سلام خوبی؟
بازم مثل همیشه زیبا و دلنشین
ممنون از دعوتت
---
آینه میشوم
اگر
نامم به رطوبت لبهای تو
تطهیر شود
همه هوای با تو بودن را
حبس کرده ام
ـ با یک دم عمیق ـ
...
میترسم آه بکشم
از
نبودنت
سلام مهدی عزیز.......
واقعا عالی بود......
ممنون از دعوتت .......
________(`•.•´¯)
_____ (_.•´/|\`•._)
_______ (_.:._)__(¯`:´¯)
__(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.?.•´¯)
(¯ `•??.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._)
(_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶
__(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶
____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶
_____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶
______(¯ `C.?.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶
_______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶
¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶
¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•K?.•´¯)¶¶¶
¶¶¶(¯ `Y.?.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶
¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ _ (_.:._)¶¶
¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶
__¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶
______¶¶¶¶¶(¯ `•.?.•´¯)¶¶ ¶¶¶
____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶
___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶
___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶
_¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶
¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------
---------¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶---------زیبا مثل همیشه
سلام السلام علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی
شعرتان زیباست وجدتان رویاست
به تو مدیونم همیشه
مگه میشه بی تو باشم
از شبی که روبرومه
چه جوری بی تو رها شم
به تو مدیونم همیشه
مثل شب به صبح فردا
مثل موجی سرد و تنها
به نگاه نازه دریا
به تو مدیونم همیشه
من خسته من ویرون
مثل خاکی سرد و تشنه
به نوازشای بارون
به تو میرسم دوباره
زیر رگبار ستاره
وقتی بارون نگاهت
رو حریر شب میباره
اگه پایانی نباشی
واسه بغض وخستگی هام
چه جوری برگردم از این
جاده های بی سرانجام
تو خدای عاشقایی
به تو مدیونم همیشه
وقتی اسمتو میارم
نبض لحظه تازه می شه
سلام خوبین؟
آخی خیلی ناز بود
مرسی خبرم کردین
وبلاگتون وشعراتون داره روز به روز خوشگلتر میشه
موفق باشین
خود را به که بسپارم وقتی که دلم تنگ است؟
پیدا نکنم همدل دلها همه از سنگ است!
گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است!
سلام جناب علیپور
مثل همیشه بسیار زیبا و دلنشین بود و کاملا احساستون رو نشون میداد. قلمتون پرتوان و تندرست باشید.
مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم
تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم
ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم
فرورفت از غم عشقت دمم دم میدهی تا کی
دمار از من برآوردی نمیگویی برآوردم
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
تو خوش میباش با حافظ برو گو خصم جان میده
چو گرمی از تو میبینم چه باک از خصم دم سردم
سلام شعر بسیار زیبایی بود متشکرم بهرام
سلام....
نوشتتون فوق العاده بود استاد....
مثل همیشه....
دکلمه ی تون زیبا بود
دوست شاعر من شعر زیبایی بود
با سلام ودرود
وبلاگ ایوار فرا رسیدن روز سپندار مذگان یکی از کهن ترین اعیاد عشق در ایران زمین را به همه همو طنان گرامی تهنیت می گوید .چرا که اعتقاد راسخ بر این باور دارد که عشق تنها راهی است که گذران این روزگاران تلخ را هموار می نماید به امید بهروزی همه ایرانیان با عشق فراوان ایوار [گل]
سلام خوبی؟
بسیار عالی بود
مرسی خبرم کردی
شاد باشی
وقتی که دستای باد قفس مرغ گرفتار و شکست
شوق پرواز و نداشت
وقتی که چلچله ها خبر فصل بهارو می دادن
عشق اوج و نداشت
دیگه آسمون براش فرقی با قفس نداشت
واسه پرواز بلند تو پرش حواس نداشت
شوق پرواز توی ابرا
سوی جنگل و به دور
دیگه رفته از خیال اون پرنده ی صبور
اما لحظه ای رسید
لحظه ی پریدن و رها شدن
میان دیو و امید
لحظه ای که پنجره بغض دیوار و شکست
لحظه ای آسمون صاف میون چشماش نشست
مرغ خسته پر کشید و افق خسته رو دید
لحظه ای پاک و بزرگ دل به دریا زد و رفت
با یه پرواز بلند تن به صحرا زد و رفت
دلتنگی حس نبودن کسی اســـت که تمام وجودت
یکبــــــاره تمنـــــــــــــــای بودنش را میکنــــــــــــد
اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمیدانم...
اینجا شده پائیز ، آنجا را نمیدانم...
اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم...
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم...
سلام دوست خوب وهنرمندم
ممنونم که خبرم کردی واقعا مث همیشه قشنگ و زیبا و ادبی
وهنرمندانه است با خوندنش یه حسی به آدم دست میده واون
غم رو تو دل ودر وجودش حس میکنه که بر میگرده به هنرمندی
شما که احساستون را خیلی استادانه بیان کردین
براتون آرزوی شادکامی دارم وامید وارم همیشه خنده رو لبتون
بشینه و غم نبینین
مرسی زیبا بود و غمگبن مثل این روزا
خواهش میکنم جییییگر
بازم آپم
زووووودی بیا
منتظرتم !