هم نفس
به فلک گفتم بایستد من هنوز آماده نیستم
او سوار بر اسب رویا من هنوز پیاده هستم
من و یک کوچه ی بن بست انتها خانه ی خاکی
قلم و مداد و دفتر، آره یک دفتر کاهی
تو و یک کوچه ی دل باز، برجی از مخمل تن ناز
عشق تو عشق زمینی، هوس و ساز قدیمی
من و روزها پر دردیم، به هوای نفس می جنگیم
شب که میشه کمی خرسند، به فلک چشم می بندیم
ولی تو سرمست و شادی، غافل از فرصت باقی
شب که می خسبی غمی را، نمی بینی در حوالی
اما من فلک را دیدم، کم و بیش دلم را ساختم
برای دیدن دنیا، چشم تازه ای یافتم
من و تو فرقی نداریم، جز زر و زور زیادی
گفته بودی سخته اما، عشق تو عشق تباهی
بیا تا ستاره باشیم، بدرخشیم نورانی باشیم
بیا مثل قاصدک ها، دنبال تازگی باشیم
برای فقیر و مسکین، فکر نان و آبی باشیم
برای یتیم شبها، فکر سرپناهی باشیم
بیا تا انسان باشیم، توی جنگلی که سخته
اگه اعتقاد به این هست، که زندگی بعد از مرگه
من که اینجا شاد نبودم، جز یه شوق عارفانه
که تمام هستی ام بود، لحظه های عاشقانه
-------------------1 فروردین 1390
دانلود دکلمه با حجم 3.61 مگابایت
...................................................................................
دریافت تصویر متن شعر با کیفیت بسیار خوب
سلام شعراتون خیلی قشنگه. راستی یه سوال: چطوری میتونم کاری کنم که وبلاگم چندتا صفحه داشته باشه؟؟؟
و چطور میتونم مثل شما یه متن یا مطلبی رو تو یه صفحه ی قشنگ و رنگی بنویسم؟؟؟؟
خوشحال میشم اگه کمکم کنین اقای علیپور
بیا برویم بام
بام ما شـیـبـش زیاد است
تردید هایمان پرت می شوند پایین
امیدهایمان شوق پریدن می گیریند
و مهتاب برایمان در جام هایمان شراب سرخ می ریزد
شاید خدا هم به ما نزدیک تر شود
و دلش به حال دوریمان بسوزد
بیا برویم بام
زیباترین تصویری که در
زندگانیم دیدم نگاه
عاشقانه و معصومانه تو بود
زیباترین سخنی که
شنیدم سکوت دوست
داشتنی تو بود
زیباترین احساساتم
گفتن دوست داشتن تو بود
زیباترین انتظار زندگیم
حسرت دیدار تو بود
زیباترین لحظه زندگیم
لحظه با تو بودن بود
زیباترین هدیه عمرم
محبت تو بود
زیباترین تنهاییم
گریه برای تو بود
زیباترین اعترافم
عشق تو بود
سلااااااااااااااااام
خوبی عزیزم؟
چه زیبااااااااااااااااا و جالب
مهربونم دوس داشتی بیااااااااااااااااااااااااا پیشم
منتظر حضور گرمتم
[
جالب و قشـــــــــــــــــــــــــنگ بید جیگر
تو , دنیایت پر از “من” هاست !
من , دنیایم در “تو” خلاصه می شود !
و بعد اسم ِ هردویمان را
” عاشق “ می گذارند !!!...
تقصیر هیچ کس نیست
به نام عشق جسمت را لگد مال بوسه های هوس آلودشان می کنند
و به نام ع...شق فراموشت میکنند ...
تقصیر هیچ کس نیست به نام نجابت باید سکوت کنی
و به نام صبر از درون ویران شوی
[گل] حال ، رفتی و تنها شد دلم [گل]
[گل] این تو بودی که سنگدل شدی [گل]
[گل] @@@ [گل] @@@ [گل]
سلام مهـــربان
قصــرعشــق با عاشقانه ای متفاوت از نوشته های خودم( انتظار )به روز شد
منتظر حضور دل نشینت هستم
شــاد باشــی [گل]
سلام دوست عزیز خوبی؟
☆☆وبلاگ دفتر عشق با متن (همسفر عاشق) به روز شد☆☆
منتظرم
شاد باشی
۩▓۩ ๑۩۞۩๑۩▓۩ ๑۩۞۩۩▓۩ ๑۩۞۩๑▒ ๑۩۞۩๑▒
جدیدترین مطالب عاشقانه در . . .
سایت رسمی مهدی لقمانی ( دفتر عشق )
www.daftareshghe.com
۩▓۩ ๑۩۞۩๑۩▓۩ ๑۩۞۩۩▓۩ ๑۩۞۩๑▒ ๑۩۞۩๑▒
هر که در راه عشق صادق نیست
جز مرایی و جز منافق نیست
آنکه در راه عشق خاموش ست
نکته گویست اگر چه ناطق نیست
نکتهٔ مرد فکرتست و نظر
وندر آن نکته جز دقایق نیست
آه سرد و سرشگ و گونهٔ زرد
هر سه در عشق بی حقایق نیست
هر که مست از شراب عشق بود
احتسابش مکن که فاسق نیست
تو به از عاشقان امید مدار
عشق و توبه بهم موافق نیست
دل به عشق زنده در تن مرد
مرده باشد دلی که عاشق نیست
ور سنایی نه عاشق ست بگو
سخنش باطلست و لایق نیست
مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.
سلام آپیــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
¤•----•¤[گل]¤•----•¤[گل]¤•----•¤[گل]¤•----•¤
با سروده ای جدید" بهانه سرودن " به روزم *
¤•----•¤[گل]¤•----•¤[گل]¤•----•¤[گل]¤•----•¤
چشم انتظار حضور و نظرات ارزشمندتان در قدمگاه باران
[گل] ( ¨*•.* شـــــــاعر بـــــــارانی *.•*¨)[گل]
وتو در نهایت در چشمان کسی اسیر می شوی که تو را درک . . . . .
نه،ترک خواهد کرد ....
¤•----•¤ ¤•----•¤ ¤•----•¤¤•----•¤
عشق را وام محبت مانده است / شعله را بوسیدن و جان دادن است / عشق چندی نیست جز دل باختن / عقل را در دام دل انداختن .
¤•----•¤ ¤•----•¤ ¤•----•¤¤•----•¤
شعرتون خیلی خوب بود
اما انگار عامیانه یا ادبی بودنش مشخص نیست
امیدوارم انتقادپذیر باشید و ناراحت نشید
سلام دوست عزیز خوبی؟
☆☆وبلاگ دفتر عشق با متن (عشق نافرجام) به روز شد☆☆
منتظرم
شاد باشی
۩▓۩ ๑۩۞۩๑۩▓۩ ๑۩۞۩۩▓۩ ๑۩۞۩๑▒ ๑۩۞۩๑▒
جدیدترین مطالب عاشقانه در . . .
سایت رسمی مهدی لقمانی ( دفتر عشق )
www.daftareshghe.com
۩▓۩ ๑۩۞۩๑۩▓۩ ๑۩۞۩۩▓۩ ๑۩۞۩๑▒ ๑۩۞۩๑▒
گلی از شاخه اگر می چینیم
برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن را
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید
سلام
چطوری عزیزم؟
خوشحال شدم اومدی
فدات ببخش اگه دیر میام
درس و دانشگاه نمیذاره
زیباست مث همیشه
چی بگم که خوش سلیقه ای
بازم بیا پیشم
که خیلی تنهام
[گل][گل][بوسه][قلب][لبخند][قلب][گل][بوسه][قلب]
[گل][گل][بوسه][قلب][لبخند][قلب][گل][بوسه][قلب]
[گل][گل][بوسه][قلب][لبخند][قلب][گل][بوسه][قلب]
[گل][گل][بوسه][قلب][لبخند][قلب][گل][بوسه][قلب]
[گل][گل][بوسه][قلب][لبخند][قلب][گل][بوسه][قلب]
در دهر هر آن که نیم نانی دارد
از بهر نشست آشیانی دارد
نه خادم کس بود نه مخدوم کسی
گو شاد بزی که خوش جهانی دارد
حکیم عمر خیام نیشابوری
سلام دوست خوبم با قسمت دوم رباعیات
حکیم عمر خیام نیشابوری آپپپپپپپمممممممممممممممم
خوشحال میشم یه سر بزنی
داداشی سلام خوبی ممنونم که سر زدی برا منم یه بنر می سازی داداشی جووووووون
سلام بازم مثل همیشه گل کاشتی عزیزم
______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گریه نمی کنم ، نه اینکه خوبم
نه اینکه دردی نیست ، نه اینکه شادم
یک اتفاق نصفه نیمه ام که ، یهو میون زندگی افتادم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
می خوام بخونم از چشای تو ، نگو نمی شه غمی که از نگاه تو میاد ترانه می شه /
تو شیرینی با نمک ترین ترانه هامی نه دیروزی نه امروزی ، تو فردایی همیشه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سلام بشما اقای علیپور
سروده ی بسیار زیبا و دلنشینی بود قلمتون همیشه زیباست شاد و مانا باشین
مثل همیشه زیبااااااااااااااا بود
خیلی قشنگ بود
قشنگ بود[گل]
سلام دوست خوبم
خوبی؟
ممنون که خبرم کردی.
هم خوندم هم گوش کردم.واقعا لذت برم.عالی بود
موفق باشی و پیروز
سلام دوست عارف و شاعر عزیز
مثه همیشه زیبا سرودی
دکلمه تونم گوش کردم بسیار زیبا و پر احساس...
موفق باشید
سلام
اگه یادت نرفت
اگه وقت کردی
اگه دستت بند نبود
اگه دوست داشتی
اگه میتونی
اگه نمیتونی
اگه دلت خواست
اگه خواستی
اگه انگشتات قبول کردن
اگه کامپیوترت هنگ نکرد
اگه آسمان به زمین نیومد
اگه روز شب نشد
اگه شب روز نشد
اگه برف اومد
اگه سیل اومد
اگه بارون اومد
اگه خوابت نیومد
اگه خوابت میومد
خلاصه.....................................
اگه وقت کردی یه سری به من بزن
سلام اقای شاعر.
هم نفس , مثل اینکه خیلی تازه نفس بود. حسش فرق میکرد با شعرهای دیگرتان.
نبودید این چند وقت و ما نگران شما شدیم. که اقای شاعر کجا هستند که نیستند.
خوشحال شدیم از حضور دوباره ی شما.
پست شاید حرف اخر ققنوس به تازگی نوشته شده است. ما منتظر شما هستیم
سلاااام
نفست گرم
بسیارزیبا بود
می خوام همه بدونن که کی هستی واسه من
یه بهانه ای ؟ هوایی ؟ نه ،خدایی واسه من
من می خوام داد بزنم،عزیزترین هم نفسی
تو کوچه جار بزنم،برای من همه کسی
بی تو زندگی برام دیگه معنا نداره
ماهی بی آب نمی تونه بمونه،کم میاره
اگه امید توی لحظه های من جایی داره
بهونش همه تویی،این دیگه اما نداره
من می خوام صدای پاتو بشنوم
ساعتا ، ثانیه ها رو بشکنم
من می خوام بخونم از توی چشات
بودنم تو لحظه ها ، خوبه برات؟
من می خوام سر روی شونت بذارم
توی گوشت بخونم،دست توی دستت بذارم
سرمو بالا کنم،توی چشات نگا کنم
برای تموم بیقراریهام دعا کنم
به خدا شکوه،چرا اینهمه دوری واسه ما؟
به خودم میگم نگو،ناشکری باز تو از خدا؟
همینم خوبه برام،که تو هستی یه جایی
دوری اما عیب نداره،من میدونم کجایی
تو برای من مثه ماه میمونی
توی شبها،قول بده که می مونی
ممنون ار دعوتتون این شعرتون متفاوت بود تبریک میگم
ســــــــــــــلام
مثل همیشه شعر زیبایی بود..
مخصوصا این قسمت:
*من که اینجا شاد نبودم، جز یه شوق عارفانه
که تمام هستی ام بود، لحظه های عاشقانه*
نام زیبایی هم داشت...* هم نفس*
مرسی از دعوتتون
منتظر شعرهای بعدیتون هستم
آرزومند شادیهایتان
شــــــــــــــــــــاعر بــــــــــــارانی
به فلک گفتم بایستد من هنوز آماده نیستم
او سوار بر اسب رویا من هنوز پیاده هستم
من و یک کوچه ی بن بست انتها خانه ی خاکی
قلم و مداد و دفتر، آره یک دفتر کاهی...
زیبا و با احساس
ممنون
salam.webloge jalebi dari
khoshhal misham age behem sar bezni
سلام
ساحل سرگشته گفت٬گر چه بسی زیستم
هیچ نه معلوم شد٬آه که من کیستم
موج ز خود رفته ای٬ تیز خرامید و گفت
هستم اگر میروم٬گر نروم نیستم!!!
خسته نباشید دوست گرامی
از همیشه بهتر // مطلب // طراحی // دکلمه خیلی زیبا و با احساس واقعا خسته نباشید
موفق و پیروز باشید
ای مسلمانان ز جان سیر آمدم
بینگارم از جهان سیر آمدم
گر نبودی جان که دیدی هجر او
از وجود خود از آن سیر آمدم
شادیی باید ز غم آخر مرا
از غم آن دلستان سیر آمدم
از دلم هرگز نپرسد آن نگار
از مراعات زمان سیر آمدم
گفتم از صفرا ز من سیر آمدی
گفت آن کافر که هان سیر آمدم
مست از درم درآمد دوش آن مه تمام
دربر گرفته چنگ و به کف برنهاده جام
بر روز روشن از شب تیره فکنده بند
وز مشک سوده بر گل سوری نهاده دام
آهنگ پست کرده به صوت حزین خویش
شکر همی فشانده ز یاقوت لعلفام
گفتی که لعل ناب و عقیق گداخته است
درجام او ز عکس رخ او شراب خام
بنشست بر کنار من و باده نوش کرد
آن ماه سروقامت و آن سروکش خرام
گفت ای کسی که در همه عمر از جفاء چرخ
با من شبی به روز نیاوردهای به کام
اینک من و تو و می لعل و سرود و رود
بیزحمت رسول و فرستادن پیام
با چنگ بر کنار بد اندر کنار من
مخمور تا به صبح سفید از نماز شام
در گوشهای که کس نبد آگه ز حال ما
زان عشرت به غایت و زان مستی تمام
نه مطرب و نه ساقی و نه یار و نه حریف
او بود و انوری و می لعل والسلام
دلا در عاشقی جانی زیانگیر
وگرنه جای بازی نیست جانگیر
جهان عاشقی پایان ندارد
اگر جانت همی باید جهانگیر
مرا گویی چنین هم نیست آخر
چنان کت دل همی خواهد چنانگیر
من اینک در میان کارم ای دل
سر و کاری همی بینی کرانگیر
در آن میزنی کز غم شوی خون
برو هم عافیت را آستانگیر
به بوی وصل خود رنگش نبینی
به حرمت جان هجران در میانگیر
ز عمرم بیتو درد دل فزاید
گر این عمرم نباشد بی تو شاید
دلم را درد تو میباید و بس
عجب کو را همی راحت نیاید
مرا این غم که هرگز کم مبادا
بحمدالله که هردم میفزاید
به دست هجر خویشم باز دادی
که تا هردم مرا رنجی نماید
اگر لافی زدم کان توام من
بدین جرمم چه مالش واجب آید
بی روی توام هست ملالی که مپرس
وز زندگی خود انفعالی که مپرس
هر لحظه چه پرسی که بگو حال تو چیست؟
دور از تو افتادهام به حالی که مپرس
تا مهر توام در دل شوریده نشست
وافتاد مرا چشم بدان نرگس مست
این غم ز دلم نمینهد پای برون
وین اشگ ز دامنم نمیدارد دست
اندوه تو دلشاد کند مرجان را
کفر تو دهد بار کمی ایمان را
دل راحت وصل تو مبیناد دمی
با درد تو گر طلب کند درمان را
وقتی دلت تنگ شد
وقتی چشمات تر شد
وقتی دیگه نبود کسی
تا بشنود که بی کسی
بدون که هست اینجا کسی
که تو واسش همه کسی...
مه روی ترا از دیده دیدن آرزو دارم
ز یاقوت لبت حرفی شنیدن آرزو دارم
چشم در هر جا فکنم در نظر دارم ترا
دشمن جانی و از جان دوست تر دارم ترا
ز چشمت چشم آن دارم که از چشمم نیاندازد
به چشمانم که چشمانم به چشمان تو مینازد
زکات چشم چشمی کن بسوی چشمم از چشمت
که چشمانم به جز چشمان تو چشمی نمیخواهد
روزگاریست که در این کوچه گرفتار توام
با خبر باش که در حسرت دیدار توام
گفته بودی که طبیب دل هر بیماری
پس طبیب دل من باش ،که بیمار توام
دلم گرفته است
به کدامین دلیل مبهم؟
دل تنگی همیشه ماندنی است
من می مانم و دل من
من می مانم و یاد دل تو
می دانم می دانم رفتنت را
به کدامین گناه تکرار می شود
حلقه ی بی قراری نیاز عشق تنهایی
راه فرار چیست؟
ماندنی کیست؟ چیست؟
شک و تردید پایانی ندارد
خستگی ها ارامی ندارد
همه و همه و همه به خود می نگرند
گم شده ام در پس لبخند همیشگی ام
مهربانی لکه ایست خشک شده
امنیت گم شده خود را در کدامین تقدس بجویم؟
انتها کجاست؟ سر اغاز کجاست؟
از سردرگمی خسته ام
جواب کجاست؟
داشتم فراموشت می کردم اما باز دوباره دیدمت
تو غمها غوطه ور شدم چرا؟
داشتم فراموشت می کردم اما تا صدات رسید به گوش من
شکستم بی صدا چرا؟
داشتی می رفتی از خیال من خزونی بود بهار من
دیدم تو رو خزونم جون گرفت
این قلب سرد و ساکتم دوباره
با نگاه گرم و بی ریا و عاشقت زبون گرفت
چرا دوباره اومدی صدا رو جون دادی گل بهارو
زخم دل دوباره تازه شد
شوق نگاه خستمو دوباره دوختی اخر ستاره
حسرتم بی اندازه شد
یا راحتم کن و واسه همیشه این دلو بکن ز رییشه
از خیال سرد من برو
یا باغبون شو و بهارو باز نشون بده گلارو
تو وجود خسته ام برو
داشتم فراموشت می کرم اما باز ...