زمان گودال عمیقیست که من
درون شیارهای حفر شده ی آن
اشک هایم را به یاد تو می ریزم
مکان خانه ی مادری من است
که در جای جای کنج دیوارهای آن
در هجوم تصویر بود تو در کنارم
اشک هایم را می ریزم
آه
ای تمام هستی من
آه
ای تمام مستی من
حرفت را با من نمی زنی
قلبت را به من نمی دهی
آرام می گذری
چیزی به من نمی دهی
چیزی به من نمی گویی
چیزی ز من پنهان داری
پنهان داری، پنهان داری
باران اشک هایم را نمی شوید دگر
آرام در کلام من نمی گنجد دگر
صبر واژه ی هولناکی شده است
شب ها به سحر نمی رسد دگر
غذا روی گاز
قهوه روی میز
من روی تخت
تو کنار آیینه
چه زیبا پوشیده ای
تنپوش طلایی
گیسو رنگ عشق
چشمان بهاری
من در تب دیدم
تو نقش تماشا
وقتی که تمام شد
آن شب، شب دیگر
وقتی که گذشتی
آیینه شکستی
دیدم که فقط خواب
تصویر خودم بود
تو هم به کنارم
تصویر دگر بود
آه، ای روزهای طولانی من
آه، ای آروزهای پاک من
باور دارم
که عاشق در دنیا
تصویر دردهای شدید است
دکلمه ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:
حجم: 4.33 MB فرمت: MP3