دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)
دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)

اشعار ارسالی شما ص2

شعر ارسالی از: محمد ملیحیان خوش

--------------------

در روی آب


پرده افتاد میان من و تو عکس رویت تار شد مانند عکسی که بیافتد روی آب روی تو در روی آب موج زد و کم کم جدا شد از من و رفت و نرفت عکس رویت از دلم هر لحظه می بارم ز غم


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یاد

--------------------

در یاد و یاد داشت هایم چون دریا موج می زنی و دست نوازش بر سر احساسم می کشی با کوزه ای در دست می آیی تا شقایق های وحشی دلم از تنهایی نگریند و دوباره به تماشای باغ ها برویم باید دست ها را بالا برد دست هایی که نشانه ی عشق اند تا از آن ها باران ببارد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


               اسفند ماه 1391                  دانلود دکلمه                  


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آوای من

--------------------

آوای من آوار شد

راهم پر از دیوار شد

غنچه ی زیبای دلم

از زندگی بیزار شد

تقصیر تو نیس به خدا

اگه دلت شده جدا

رسم زمونه همینه

که عاشقا بشن سوا

گفتم دلم عاشقته

هر جا باشی با دلته

گفتی بهم دروغ میگی

دروغگویی با دلته

دلم شکسته این روزا

بسکه بهم شده جفا

خدای من خدای ما

نزار بره بشه جدا


      اردیبهشت 1392                  دانلود دکلمه                    نظرات


شعر ارسالی از: منصور نگهداری
------------------
روزن غم
من پرم آکنده از احساس اشک خالی از هر گونه رشک اشک من آکنده از اسرار دل دل پر از درد فراق خنده ها از کوچه ها همنوای گریه ها درد من درد همین بازار مردم در شب فردای عید دست لرزان،قلب خونین،با لب بسته ز غم می کشم من آه پی در پی ز دست کوته ام بس سرازیر اشک سرگردان چشمم بر رخ زردگونه ام من تمام روزن غم را به اشکم دیده ام گاه گاهی بر غمم چون از سرم بگذشت هم خندیده ام خنده ام احساس اشکم بود،نه وصف دل خوشی دل خوشی هایم امید سبز فردای طلوع با نوای شکّ و تردید بر لب بام سکوت کاش ها من شباشب مشق احساس می کنم با تمام اشک پنهان دلم با مداد کودکی هایم گهی آشکارا یا نهان قلب خود بر صفحه ی دلناک دفترهای شعر نقش خونین می کنم بعد کم کم خالی از غم می شوم از هجوم خستگی کم می شوم از برای زایش نوزاد شعر دیگرم همچو باران امید دشت ها نم می شوم من پرم پر مملو از لبخنده های سوزناک لب پرَ از فانوس سرخ داغ ها در پناه گل انار باغ ها

      فروردین ماه 1392            دانلود دکلمه                    نظرات


شعر ارسالی از: یوسف خورشیدی
-------------------
بینِ پَلَنگ و ماه یَقیناً طناب، نیست
دستم نمی رسد به شما این عذاب نیست؟!

دیشب، پیاله ی دَهَنَت را مَحَک زدم
 هی پیک، پُشتِ پیک، اَثری از شراب نیست

 خانم !خودت بگو به چه جُرمی رَها شدم
 عکسم چرا مُچاله شده ، توی قاب نیست

 روزی هزار دفعه مرا می کُشی
و باز لبخند می زنی که از اوّل حساب نیست

 نِفرین نمی کنم، به تو وابسته ام ولی
 ظُلمی که می کُنی به خدا، بی جواب نیست

 این جاده های مِه زده یعنی که دورشو
یعنی رسیدنم به شما جز سَراب نیست

      فروردین ماه 1392            دانلود دکلمه                    نظرات


شعر ارسالی از: منصور نگهداری
------------------
مادر
کنار برکه ای آرام
درختانی پر از شوق کبوترها
هجوم نعمت باد سحرگاهی
نگاه بغض آلود ملایک
مرا زادی تو ای مادر
تو ای جریان رودخانه
تو ای روشن تر از خورشید
تو ای هر سو پر از اشک اهورایی
پراز گلبرگ ترد غمگساری
 مرا زادی
 و من در بستر قلبت
 ز شهد سینه ی مهرت
 شدم سیراب لذّت ها
دلت خوش بود به آواز پر از خیسم
 تمام شب برایت روز روشن بود
 دوای درد بی خوابیت لبخند بود
 گلی بودی و من چون پیچکی شیطان
 و پیچیدم به دور شاخ و برگ مهربانت
 همان گونه که برگ و شاخه هایت درد می شد
 و دائم نور خورشیدت زرد می شد
من آن شاداب نرگس ها
 من آن برق شقایق ها
 تو آن پر زخم ساکت در دل دشت
 تو آن کوه سخیّ چشمه جوشان
 و من دشت نیاز مهر نوشان
 کنون بعد از بسی اردی بهشت پر شتابان
 و یا بیش از چهل پاییز حیران
 هنوزم پیچکم شیطان شیطان
 ولیکن تو درختی بس کهنسال
پریده شاخه های آبدارت
 بسی کوچیده است گلبرگ تازه
ز روی دست های شاخسارت...
 آه چه می شد گر که آن خورشید پر اشک
 زمستانش بدل می شد به خرداد
به ماه گرم پر برگ بهاری
 چه می شد برکه های خالی از آب!
 دوباره مملو از شوق کبوتر
 و شاخ و برگ مام شاعر شعر
 پر از رنگ پر از حسّ خدایی
 چه می شد عقربه در شهر ساعت
 به جای سرعت مایل به فردا
 به سوی خواب دیروز چرخ می زد
 وزان سوتر، زمان بر عکس می شد
 خطوط چهره ها مرطوب می شد
 غروب لحظه ها در بستر خواب
 به سوی شوق مشرق ذوب می شد.
 مرا زادی تو ای مادر!
  اردیبهشت ماه 1392            دانلود دکلمه             نظرات

شعر ارسالی از: مجتبی خرسندی
------------------
روبان مشکی
شب و روز گریه شده کار من و
 تو فقط بهم میخندی بی وفا
اشکالی نداره که شادی ولی
کاش میشد فقط بهم بگی:چرا؟
 چرا از جدایی صحبت میکنی؟
 چراحرف رفتنو پیش میکشی
داری با حرفای تلخ و بی دلیل
خاطراتمو به آتیش میکشی
آره ساکتی و چیزی نمیگی
 چونکه حرفی واسه گفتن نداری
یا جواب حرفامو نمیدی یا
 همه چی رو پای قسمت میذاری
من که اولش بهت گفته بودم
 همه چیمو میذارم به پای تو
 اگه تو فقط برام تب بکنی
 مطمئن باش میمیرم برای تو
دیگه لحظه هام شده دلشوره و
همه ی ثانیه هام دلواپسی
 اینا رو گفته بودم ،اما چه سود
وقتی آخرش به من نمیرسی
 همیشه میترسیدم یکی بیاد
 دل سادمو به بازی بگیره
 کسی که عزیزترین من شده
حالا توی خاطراتم می میره
نمیدونم میدونی که این روزا
 نیستی و زندگی سختی دارم
دیگه از چشم من افتادی ،ولی
واست آرزوی خوشبختی دارم
حالا تو کنج اتاق من فقط
قاب عکس توئه که آویزونه
اون روبان مشکی گوشه ی قاب
داره هستی منو میسوزونه....

                        1391/5/13              دانلود دکلمه          نظرات                                       
شعر ارسالی از: نیلوفر ناظری
http://niloofareeeshgh.blogfa.com
------------------
قهقهه
همین قهقهه میشه کاری کنه که لبخند تکراری ام خاک شه
 نگاهت بره روی چشم کسی و یاد من از حافظه ت پاک شه
همین حس دریا شدن معجزست برای تو پرواز که بی علته
 اگه هم خطای تو تکرار شه تلاشی دوباره که بی دقته
 خودم خوب می دونم این طعنه ها شکست بت احساس منه
 برای تو دیوار و سنگ و یه زن زیاد فرق نداره مثل پیرهنه
جدا بودن اندازه ای بد که نیست یکم فاصله بین حرف لازمه
و قلبی که با شلیک کشته شد تَرک هم نخورد باز هم سالمه
 و بی حس ترین لحظه پیدا شده برای تو لبخند یه احساس نیست
 شکنجه شده عادت هر شبم و قلبم مثل قبل که حساس نیست
یک احساس بد می شه باعث بشه تو در دید من بد تداعی بشی
 یک فکر غلط میشه کاری کنه یه فردی پر از هر خطای بشی
 و بی حس ترین لحظه پیدا شده برای تو لبخند یه احساس نیست
 شکنجه شده عادت هر شبم و قلبم مثل قبل که حساس نیست

  اردیبهشت ماه 1392            دانلود دکلمه            نظرات

شعر ارسالی از: ربابه اصغری (ایسا)
------------------
بانو

بانو.............

دیگر حرفم نمی اید...........

بس که حرف زدم و دریا ماسه هایم را شست.........

دیگر خشک شدم از حرف.............

بس که نوشتم و باد برد

این را او گفت.....

بانو...............

تنهایی هم لذتی دارد ها..............

تو هم بچش.....بدک هم نیست.......

شور تر و تلخ از اب دریا که نیست!

بانو سر بگذار بر دامنم......

بگذار گیسوانت بر پهنه دستانم

به جزر و مد دراید...........

بیا ابرهایت را با من تقسیم کن.........

امروز فهمیدم دلم زیاد جا دارد.


  خرداد ماه 1392            دانلود دکلمه               نظرات

اشعار ارسالی از:شبنم فرضی زاده

http://shabnamgazal.blogfa.com
------------------
خدانکند
نگاه بی رمق و سرسری ..خدانکند
فقط به چشم همین خواهری..؟خدانکند

سری زدم به درختان سیب لبهایت
رسیده وسوسه آخری ..خدا نکند

خدا دوبال برای تو کاش..امانه!
پرنده میشوی  ومی پری !خدانکند

به گوش  شهر رساندم توراو...منتظرند
دلی که از همه شان می بری....خدانکند

گئدن قاییتمایاجاق: رفته بر نمی گردد
وباز دخترک آذری...خدانکند

دوباره می پرم از خواب..خواب تلخی بود
تورا کنار کس دیگری...خدانکند
                                                                         دانلود دکلمه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بهانه های مجدد
از پیچ و از خم کج و ممتد گذشته است
دیوانگان موی تو از حد گذشته است

بعد از تو شاهدیم که بازار شانه ها
رونق گرفته و به شما بد گذشته است

بر در صدای در زدنت را کشیده ام
کار من از نیامد وآمد گذشته است

تقویم را دوباره ورق میزنم ولی
روزی که بازگشت تو باشد گذشته است

حتی غزل به داد دل من نمی رسد
کار ازبهانه های مجدد گذشته است

دیشب من و خیال تو باهم ...چه خوب بود
حالا ببخش اگر به شما بد گذشته است
                                                                         دانلود دکلمه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبای سرد
شبای سردی ان شبای اینجا
خیال تو قرارمو گرفته
چشات ایمانمو تسخیر کرده
اره دارو ندارمو گرفته

توراهی که به مردن ختم میشه
بذاربی تو قدم برداره پاهام
بذار گم شم میون بی کسی ها
سیاه و تاره ,یه زندونه دنیام


همش  تشویش دارم  همش تکرار میشه
یه کابوس عجیبی  توی خوابم همیشه
یهو بیدار میشم  یهو گریه م میگیره
دلم بدجور تنگه ..دیگه داره می میره


دوباره اشک میریزه ترانه
دوباره بغض من لبریز می شه
بهاری که زمستونو میاره
تموم فصل ها پاییز میشه


همش  تشویش دارم همش تکرار میشه
یه کابوس عجیبی توی خوابم همیشه
یهو بیدار میشم  یهو گریه م میگیره
دلم بدجور تنگه  دیگه داره می میره

  تیر ماه 1392                                                               نظرات


صفحات     6    5    4    3    2    1

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد