دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)
دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)

یاس من

باور دارم به روزی که دوباره       روزها به کام ما خواهند چرخید


شاید این دنیا قسمت نباشد       اما روزها دوباره خواهند چرخید


ای کاش می شد به گذشته بازگشت       یا ماند در لحظه هایی که دوست داشتیم


مگر ما چه می خواستیم از روزگار       جز لحظه هایی که همیشه دوست داشتیم


این چنین قسمت و تقدیر روا نیست       ما فقط همدیگر را می خواستیم


عشق ما عشق پاکی بود       که خدا را در آن می خواستیم


* * *


بازگردیم به گذشته به شبهای تا سحر نخفتن

به عاشقانه سخن گفتن اشک ریختن دعا کردن

 

به شوخی های الکی، خوب بود می گفتی بانمکی

به باهم بودن، بی هم بودن، دنیای الکی

 

به زندگیِ دورادور، زندگی من و تو از دور

به زنگ خطر، چشم های حسودِ روزگار کور

 

به اشک هایی که ریختیم پای مانیتورهای خسته

به دردهایی که نعره می کشید از قلب های خسته

من و تو چه عاشقانه شب را سحر می کردیم

با اینکه دور بودیم همیشه برای هم دعا می کردیم

 

یادش بخیر آن روزها، چه زود گذشت آن روزها

چه زجری داشت زندگی بعد از پایان آن روزها

 

که می نوشتم برایت، تو شعر می شدی به من

تو را می نوشتم، بو می کشیدم، تو گم می شدی در من

 

ما هرگز همدیگر را ندیدیم حتی لحظه های مرگمان

وقتی مرا بُردند به زور، تو ماندی پی دردمان

 

 چه بی صدا مُردیم کسی ما را نشناخت

گویا که هرگز نبودیم به دنیایی می باخت

 

دنیا را دوست نداشتیم دنیا جای زشتی بود

آدم ها دروغ می گفتند، دنیا به کام بدان بود

 

کوچک مکانی می خواستیم با آب و نام خالی

فقط باهمدیگر باشیم این بود آرزوی باقی

 

اما نشد، دیگر دیر شد برای ما در این دنیا

کنون سر می کنم با خاطره هایت در رویا

 

یاس من، یاس من، من و تو شبیه هم بودیم

من خار داشتم اما گل یک گلخانه بودیم

و بــــــــــــــــــــــــــــــســـــــــــــــــــــــا یـــــــــــــت دکلمه ها

دکلمه ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 5.27 MB     فرمت: MP3  




نوزاد بر پیکر مادرش

چه شد! چرا؟! چرا اینگونه شد؟


چرا نوزاد تو گرسنه شد


چه شد، چرا تشنه شد


کو کجاست مادری که کشته شد


چه شد چرا اینگونه شد


آه، ای خدا، چرا مادر او کشته شد؟


کی شیر دهد نوزادش را


پاره ی تن، طفش نازش را


آه، خدا دلم پاره شد


وقتی دیدم مادری بیگناه آواره شد


نوزاد، خود را کشاند سر بالین خونین مادرش


سینه اش را یافت، مکید شیر نداشته اش


گاه ناله میزد پاسخ نبود دوباره می مکید


گاه مرگ را میدید اما باز می مکید


اشک می ریخت با آب خشکیده ی بدنش


ناله میزد با صدای گرفته ی گلویش


آه ای خدا سینه ام گداخته شد


از تصویر نوزادی که بی دلیل کشته شد


دیشب در آغوش مادرش بود


در آغوش فرشته ی زمینی اش


مادر برایش لالایی می خواند


لالایی شیرین بود برای خواب کودکش


نمی دانست فردا چه خواهد شد


به کدامین گنه کشته خواهد شد


اینک به خاک و خون کشیده اند


مادر و نوزاد یگانه اش


من تاب و توان دیدنم نیست


چه خواهی کرد با کشندگان پیکرش


خدایا کاری کن، کاری که کاری کند


این ظلم و جنایت آشکار را تمام کند

و بــــــــــــــــــــــــــــــســـــــــــــــــــــــا یـــــــــــــت دکلمه ها

دکلمه ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 4.68 MB     فرمت: MP3  




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جهت مشاهده و دریافت متن شعر در قالب عکس با سایز بزرگ بر روی تصویر زیر کلیک کنید.


گودال عشق


زمان گودال عمیقیست که من
درون شیارهای حفر شده ی آن
اشک هایم را به یاد تو می ریزم

مکان خانه ی مادری من است
که در جای جای کنج دیوارهای آن
در هجوم تصویر بود تو در کنارم
اشک هایم را می ریزم

آه
ای تمام هستی من
آه
ای تمام مستی من

حرفت را با من نمی زنی
قلبت را به من نمی دهی
آرام می گذری
 چیزی به من نمی دهی
چیزی به من نمی گویی
چیزی ز من پنهان داری
پنهان داری، پنهان داری

باران اشک هایم را نمی شوید دگر
آرام در کلام من نمی گنجد دگر
صبر واژه ی هولناکی شده است
شب ها به سحر نمی رسد دگر

غذا روی گاز
قهوه روی میز
من روی تخت
تو کنار آیینه
چه زیبا پوشیده ای
تنپوش طلایی
گیسو رنگ عشق
چشمان بهاری
من در تب دیدم
تو نقش تماشا
وقتی که تمام شد
آن شب، شب دیگر
وقتی که گذشتی
آیینه شکستی

دیدم که فقط خواب
تصویر خودم بود
تو هم به کنارم
تصویر دگر بود

آه، ای روزهای طولانی من
آه، ای آروزهای پاک من
باور دارم
که عاشق در دنیا
تصویر دردهای شدید است

دکلمه ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 4.33 MB     فرمت: MP3  



 

حال مردی

حال من خیلی خرابه
مثل حال یک سرابه

حال من شبیه باروت
دست تو آتش نمرود

که داره می بره تا مرگ
حال یک آدم بدبخت

حال من شبیه تابوت
حمل بر دوش عده ای کور

حال من خیلی خرابه
مثل سقف یک خرابه

که وقتی بارون می باره
رخت ما در توی آبه

حال من حال همان برگ
که داره میره پی مرگ

کار برگی که تمام شد
زیر گام های یه نامرد

حال من مثل یه تشویش
بین بودن و نبودن

حال من مثل شرابی
پی تهمت های مردن

حال من حال بی حالی
مثل حال او که باخته

حتی قبل از باختن او
کسی او را نشناخته

حال من تصویر مبهم
بین بودن یا نبودن

یاد آن تصویر بخیر باد
یاد تصویری که بردند

حال من حال یه عاشق
که همیشه گریه می کرد

ولی من مردم همان روز
که عشقم منو ترک می کرد

حال من حال تمنّا
درک لحظه ای معمّا

که می خواد از خالق خود
زندگی خوب فردا

حال من مثل یه گردباد
بی خیال، هرچه باداباد

حال من تصویری کوهی
که افق از آن پیداست

کار من دیگه تمام شد
توی تصویر تابلوی دنیا

ولی امید به زندگی هست
فقط بعد از همین دنیا

حال من حال یه عاشق
که همیشه گریه می کرد

ولی من مردم همان روز
که عشقم منو ترک می کرد

دکلمه ی تصویری این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 4.20 MB     فرمت: WMV  

با عرض پوزش به دلیل کیفیت پایین صدا


نفس دوّار


ای نفس من و دیوار آتش
ای خو گرفته به تماشای شرارت

ای نفس من و ایستادنم در تو
ای تو که مگویم با تو رو رو رو

ای تو که به تو خو شده بودم روزی
از هر چه که داشتی می سوختم روزی

ای نفس گنه آلود شیرین بودی
با من تو به از این مردم بد بودی

من روزهای زیادی به تو پرداختم
کشتی مرا اما از تو مرد ساختم

یاد آرم روزهای سرمستی را
روزهای زیاد خوردن و سیگار و مستی را

یاد آرم اشعار تباهی را
بر گردن یک خاموش مرد جنگی

شراره های نفس و شهوت و دو رنگی
گاه می رفتم به سراغ سیگار مفنگی

یاد آرم چه روزهای بیهوده ای داشتم
در سرزمینی که با مرگ فاصله ای نداشتم

مینای من مرغ خوش آوازی بود
همجنس با جنس بعدی در توازن بود

آه ای واژه های شعر بعدی
مست می رقصند از آواز مرد غمگین

آه چه شد که دیوانه گشتم
مگر غیر از همین است که آواره گشتم

من اهل این بند و بساط نبودم
دیدم اینجا همه دو رنگند من یک رنگ گشتم
(این شعریست مستند درباره ی حال و هوای کسی که سال ها پیش می شناختم نوشتم)

دکلمه (ترانه) ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 4.29 MB     فرمت: MP3  



مهدی پورآزاد

خواهم آمد2


به عشقم نوشتم نامه ای
یک روز خواهم آمد
 امروز در بندم
فردا خواهم آمد
تو صبور باش گل من
من خواهم آمد
 
در میان مردار اسیرم
در فصل جاودانگی سرما
و ذهن هایی که مردگان را می پرستند
و سلول هایی پر از البسه ی خونی
و آواری که دیشب دوباره فرو ریخت
و نامه هایی که با خون در هم آمیخت
 
به عشقم نوشتم نامه ای
یک روز خواهم آمد
امروز در بندم
فردا خواهم آمد
تو پاک بمان گلم در سرزمینی که آزادی
من نیز به یاد تو آزادم
عمریست پای تو ایستادم
 
مهربان باش با پری هایم
صبور باش با نامه هایم
من خواهم آمد
امروز دیر است
فردا خواهم آمد

 دکلمه ی این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 2.44 MB     فرمت: MP3  




رویای خیس

و در رویای من و تو غرق می شوم
در رویایی که مزد ساختن آن اشک های من است
و منّت آن را جز تن آزرده ی من نخواهد کشید
و خدا، به رویای من کاری نداشته باش
که من مزد عاشقان را نقد خواهم پرداخت
 
و چشمانم را می بندم
و در رویای من و تو غرق می شوم
و به رویایی شوخ تر از شوخ طبعی های واقعی
و حساس تر از تارهای صوتی مان
به لبخندی عاشقانه
و بوسه های عارفانه
و نغمه هایی آزادانه
و یک خواب ساکت و بارانی
و روز بعدی که با چشمان ما طلوع خواهد کرد
و چشمانم را باز خواهم کرد
و تو را تماشا خواهم کرد
 
 در وسعت رویاهای ساختگی ام
از مرز قوانین جاری من، تو راضی خواهی بود
برخیز و فریاد بزن
که امروز روز نوای همدلیست
که به رویایی رایگان و بی منّت
درون شیارهای مغز من خوش آمدی
راستی!، فرق خواب و بیداری در چیست!؟

 دکلمه ی تصویری این شعر را می توانید توسط یکی از لینک های زیر دانلود کنید:

حجم: 3.65 MB     فرمت: WMV  


من خواهم آمد

یادت می آید آن تصویری که داشتیم
آن قصه ای که در آرزوهایمان بافتیم
تو از عرش کبریاایت چه آرام رد شدی
و مرا از زمین پست ربودی
و به باغی درآمدیم در بهشت
که حتی زمستان هم داشت
زمستان برف پوش بدون سوز
و کلبه ای که رویایی تر از رویاهایمان بود
کلبه ای از جنس تن چوبی جنگل
شاید این همان بهشت آرزوهایمان بود
یادت می آید داستان های عریانیمان
که چشم های پلید از آنجا دور بودند
و جنگل ما را احاطه کرد
و مهتاب شب را رویایی
و فرشتگان بادیگارد جنگل شدند
یادت می آید روزهای اول بهت زده بودیم
از تماشای همدیگر سیر نمی گشتیم
شب و روز از عشق می گفتیم و می گریستیم
ما تازه داشتیم یاد می گرفتیم
ما تازه داشتیم بال می گرفتیم
برای عشق بازی اوج می گرفتیم
* * *
و در آن روز که سوار بر قایق رودخانه ی نور
و رو در روی هم، چشم در چشمان هم
من پارو زنان، تو در تماشای من
از کنار برکه، آرام می گذشتیم
ناگه، من جدایی را به چشمان تو خواندم
تو به من گفتی دروازه ها شکست
برای جدایی مان، هجوم آورده اند
و آن لحظه ها، لحظه های مرگ پی در پی من بود
آن ها که بودند؟، عاشق نماها!؟
تن و روح خلق شده از جبرنماها!؟
ما بلد نبودیم شکایت کردن ها را
اما یاد گرفتیم تحمل کردن ها را
* * *
چرا آسمان بهشت ما هرگز نبارید؟
چرا از چشمان من و تو همیشه غصه بارید؟
چرا تو کاری نکردی، شکایتی نکردی!؟
وقتی مرا می بردند تلاشی نکردی
تنهاتر از او هستم، تنهاتر از او هستم
تنهاتر از او که بعد از او تنهایی نیست
آه، چرا چنین شد!؟
چرا سهم من این شد
و من زمین گیر شدم
و او دوباره مرا فراموش کرد
و می نویسم، دوباره از همه چیز
چرا کسی نمی خواهد بهشت سپید را ببیند!؟
چرا کسی همراه با افکار من نیست؟
چرا کسی لحظه ای از خود جدا نیست؟
چرا ماه ماده ی مهربان شبی به خوابم نمی آید
چرا پری قصه گو برایم قصه نمی خواند
چرا خالق، مانندی برای من نمی سازد
آه، چرا
چرا چنین است!؟
کسی نیست که به عشق بازی افکار برویم؟
که به آرزوها معنا بدهیم
و هرگز و هرگز و هرگز...
 برای من کسی نیست
جز او که یکیست و او تنهاست
و دلش برای دیدارم تنگ شده
بیا به عشق بازی معنا بدهیم



 دکلمه ی تصویری و زنده ی این شعر را در دو کیفیت متفاوت می توانید با کلیک روی دکمه های زیر دانلود کنید:


حجم: 12 MB    فرمت: WMV     کیفیت: پایین

Download

-------------------------------------------------------

حجم: 27 MB     فرمت: WMV     کیفیت: مناسب

Download


متن خوشنویسی شعر را در قالب طرح گرافیکی (عکس) با کلیک روی تصویر زیر دریافت کنید: