دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)
دکلمه ها - شعر و دکلمه

دکلمه ها - شعر و دکلمه

(مجموعه اشعار و دکلمه های مهدی پورآزاد و شاعران دیگر)

قصه ی ما


اون روزای طلائی برای من زود گذشت، همون روزا که با تو تو حادثه ها گذشت

برای تو گرگ شدم گله ها را دریدم، به خاطر تو یه روز چوپان گله ای شدم

وقتی که قایقت شکست تو داشتی غرق می شدی برای تو یه لحظه چوب های جنگل شدم

لای درختای بزرگ، میون گله ای گرگ، طعمه شدم براشون فرار کنی خیلی تند

تنم نحیف و خسته بود، کمی برام دیر بود، اما هنوز جاده دراز، برای تو گرگ بود

می خواستم از پیشت برم دیدم دلم درگیر بود بعد از تموم این روزا کار کسی گیر بود

واژه ها رو چه زیبا میشه نوشت براتون، بانوی من هنوزم میشه گذشت از جون

تشنه شدی آبت شدم خسته شدی دردت شدم، زخمی شدی مرحم تو

بزار بگم جونت شدم، خیلی زیاد و مجنون آواره ی راهت شدم

بازم یه روز گرگه اومد، این دفعه خیلی بد اومد، برای جون ما اومد

ازت که خواستم رد بشی، از خاطرم تو خط بشی، منو فدای عشق خود قبول این جرمم بشی

تو باز زدی زیر گریه که میشه با من رد بشی

گفتم برات چاره ای نیست یکی باید تلف بشه تا قصه مون قشنگ بشه

من بودم و گرگای بد، این دفعه گله شد به صف

برای تو چاره شدم، خاک بیابونت شدم، طعمه ی گرگای شما، فرار از مرگت شدم

نوشته شده در 10 آبان 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 775 KB     فرمت: mp3    


Download

چه گویم


یکی بر بال عشق هر روز سوار است
یکی مانند او هر روز خراب است

یکی حتی خبر از خود ندارد
نمی داند چرا بر او سوار است

برادر با برادر بر سر مال
شبانه روز گویا در ستیز است

کسی را هم اگر دیدی تو با پول
بدان دستش به جایی در بگیر است

چوپان گله ی روستای ابتر کو؟
کمال را گویی؟ امروز رئیس است

مسافرکش شد همسایه ی ما
با مشتی مدارک و لیسانس است

خسته و کوفته می آید به خانه
وقتی حرف میزند گویا اعصاب است

من هم که سراغ کار بودم
سر در آوردم از جایی که بیکار است

گویا شعر ما هم به هم ریخت اما
هنوز اشعار ما بر سبکی سوار است

نوشته شده در 11 آبان 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 369 KB     فرمت: mp3    


Download

عاشقانه1


برای دیدن تو از سفر آمدم، من از دیاری دور از پشت دریاها آمدم

از آنجا که کودکان پریزاد می شوند، در لابه لای بازی هایشان گم می شوند

برای تو هدیه ای آورده ام، گوی عمر خویش را ترکانده ام

این عمر مقوایی من است برای تو آورده ام، من آن روز مغرور رفته بودم امروز شکسته آمده ام

مرا بپذیر

باور نمی کنم تو مرا فراموش کرده باشی، لابه لای غصه هایت گم کرده باشی

این چنین تصویر یک مرد دیگر باشی، گم در یک پیکر دیگر باشی

من از جایی آمده ام که تمنای وصال من بود، شب و روز سخن از زیبایی من بود

سخن من برای آن ها این چنین بود، که بازگشتم برای یار جون جونیم بود

چه بگویم؟!

تو مرا فراموش کرده ای، نور دلم را خاموش کرده ای

دل به دل یار دگر بسته ای، پیش به سوی او فراوان جسته ای

من هنوز دوستت دارم

آن لحظه که در تجسم خیال تو پنجره ها را رو به تجلی باز می کنم

من هنوز دوستت دارم

وقتی که آخرین شب در عذاب دوری تو آخرین رگ ها را می زنم

من هنوز دوستت دارم

در لحظه ی جنون دوستت دارم، در لحظه ی مرگ دوستت دارم

من هنوز دوستت دارم


نوشته شده در 12 آبان 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 600 KB     فرمت: mp3    


Download

پشت تاریکی ها


پشت تاریکی ها خانه ایست

و در آن خانه نوری از پشت پنجره پیداست

من معلق در هوا همانند پرستو

نظاره گر اویم

از پشت پنجره های مه آلود، قلمی در حال نوشتن

تکنه نانی، کم صدا، بسته ای سیگار

و نگاهی از یک مرد که گاه گاهی افق از تاریکی چشمانش پیداست

آنچه می نویسد این است

پشت تاریکی ها خانه ایست

خانه ای باید ساخت در روشنایی

آنجا که افق پیداست در تاریکی

پشت اولین درخت پیر یادگاری

و در آن خانه کودکی آشکار خواهد شد

که نگاه آرزوهای بر باد رفته ی ماست

می توان از او پرسید...

می توان به جای هر کس شد که مانند کرکس شد

و تا عمق نفرت در شهوت رفت

چرا که می توان مانند کودک شد

که تا فاصله ها پیداست، در آرزوهای نهفته بود

خوب نیست بودن در نبودن

آنگاه که بودنی در کار نیست در نبودن

پس بایستی بیدار در خودمان باشیم

پشت تاریکی ها خانه ایست که می خواهم همیشه در آنجا باشم

با چراغی کم سو، تکه نانی، قلم و دفتر کاهی و مداد یادگاری

پشت تاریکی ها خانه ایست


نوشته شده در 17 آبان 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 658 KB     فرمت: mp3    


Download

نامه


تو دل شبای غربت
یه نفر از اوج نفرت

می نویسد نامه ای را
می فرستد غصه ای را

پدرم اینجا چه سرده
با من و ما خیلی درده

روزامون مثل عذابه
دلامون مثل کبابه

کسی رو اینجا ندارم
کمی از خودم بیزارم

نمی گم که من بد کردم
فکر اینجاشو نکردم

کسی اینجا همصدام نیست
آخه با من آشنا نیست

پدرم راستی یه چیزی
راست می گفتی که مریضی؟

نامه هات منم مرض کرد
غصه هات چه زود پیرم کرد

دو سه روزه که من هر روز
می نویسم قصه ی روز

قصه هام فروش نمیره
مردم از غصه بیزاره

راستی اونجا غم زیاده!؟
راست میگن دلا بیماره؟

اینجا مردم خیلی شادن
واسه من هدیه میدادن

ولی من هدیه نمی خوام
پدر و مادرو می خوام

نامه طولانی شد اما
درد من هنوز معما

بدرود پدر عزیزم
دوست دارم تو رو ببینم


نوشته شده در 19 آبان 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 463 KB     فرمت: mp3    


Download

گل نرگس


تو گل بودی و من کور به دنبال گلستان

تو می بودی و من مست به دنبال میستان

عطر خوش نرگس، همراه تو خندان

من بی خبر اما به دنبال عطرستان

محفل تو گرم بود، همراه تو تن پاکان

محفل من اما مشتی مست و بی درمان

عمر تو ولی کوتاه، برچیدن تو آسان

عمر گل من زیباست گرچه مردنش پنهان

آنان که سراغ گل پرسند از من و ایشان

کوی ره تو گویم گل نرگس در گلستان

یک روز گل من ترکید زیر لگد انسان

تا که برسم دیدم زاریست در گلستان

آن روز من و میخانه می بر غم او ریختند

حتی که شوند مدهوش چشم بر ره گل دوختند

گل ها همه تعظیم بر کوی ره تو بردند

فردا گل نرگس را بر خاک دگر بردند

اما گل نرگس مرد گل های دگر رویید

عطر گل نرگس را گل های دگر بوئید

گل ها همه گلدانه بر خاک زمین ریختند

فصل سوز و سرما را بر قبر زمین خفتند

من نیز که شوم عاقل رازم همچو گل باشد

دیدم عمر گل زیباست حتی اگه کم باشد


نوشته شده در 23 آبان 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 560 KB     فرمت: mp3    


Download

عاشقانه2


بی تو آفتاب شبی چند از آن کوچه گذشتم
بر در خانه تو چون مرغ سحر گلایه بستم

جامه چون درویشان ناله از درد عشق داشت
دل نگران بود سخن فراوان با تو کار داشت

یادم آمد چون شبی با تو از این کوچه گذشتیم
تو به من گفتی عاشقانه بر سر برکه نشستیم

شب نگران موسیقی آب آرام گلها بسته
شاخه ها به سوی ماه در اوج آب خم گشته

باد خاموش مردم خفته شب گران
تو با من تک و تنها پرسه ی دیو پنهان

تو به من گفتی چندی بر این شب نظر کن
گرچه مستی در بیانم قدری تامل کن

از تو خواهم مرا روزی فراموش کن
گر توانی از این شهر کمی دوری کن

چون شنیدم لحظه ای شب تاریکتر شد
غنچه پژمرد برکه خشکید ماه باریکتر شد

در جوابت گفتم حذر از عشق ندانم
چون دور شوم طاقت دوری ندارم

تو به من خندیدی شب تمام شد
روز بعد روشنی بر دل من کمان شد

چون پرستو بر سر شاخه نشستم در خانه ی تو
تو به من سنگ زدی من نرمیدم از تو

روز بعد و روزهای دگر از پس هم گذشتند
تو خبردار شدی پرستوها به خانه بازنگشتند

برو با یار خودت خوش باش من نگرانم
یک روز یار تو بودم امروز سرگردانم

من پرستو شدم و رسم پرستو زیباست
تو همان انسان باش زندگیت رویاست


نوشته شده در 28 آبان 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 677 KB     فرمت: mp3    


Download

بخت


یک روز غم زیاد شد

مادر اشک ریخت

پدر بیمار شد

من مسافر بودم

دلم تنگ شد

انگار دنیا

برایم بند شد

اشکم نریخت

دل همچو سنگ شد

لحظه ای ایستاد

دوباره شروع شد

تخیل نبود

دنیام نابود شد

آسمانی که

یک روز سیاه شد


نوشته شده در یکم آذر 1389


 دکلمه ی  این شعر را می توانید با کلیک روی دکمه ی زیر دانلود یا مشاهده کنید:

حجم: 173 KB     فرمت: mp3    


Download